گزارش در مورد تحقیقات سرطان می تواند ترسناک باشد. روزانه مطالعات زیادی در مورد ده ها سرطان مختلف، صدها درمان و هزاران عامل سرطان زا بالقوه یا سایر عوامل محیطی منتشر می شود.
یکی از چالشها، گزارش دقیق در مورد این مطالعات و در عین حال شامل زمینه مناسب تحقیقات موجود است، زیرا یک مقاله معمولاً به یک سؤال میپردازد. اما قبل از این چالش، روزنامه نگاران باید تصمیم بگیرند که در وهله اول از چه مطالعاتی گزارش تهیه کنند. یک مطالعه نوامبر 2020 در PLOS ONE به تحقیقات تحت پوشش چهار رسانه در ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا پرداخت و چندین حوزه را که شایسته بهبود هستند شناسایی کرد.
چرا این مهم است؟ همانطور که نویسندگان این مطالعه نوشتند، “گزارشدهی ضعیف ممکن است مانع تصمیمگیری آگاهانه در مورد خطرات قابل اصلاح و انتخاب درمان شود، انتظارات نادرست یا برآورده نشده ایجاد کند و اعتماد به علم را تضعیف کند.” به نظر میرسید که اندازههای جدید و تأثیر، انتخاب مطالعاتی را که روزنامهنگاران پوشش میدادند، هدایت میکرد، و مطالعات تحقیقاتی پایه بهویژه مستعد ایجاد هیجان بودند.
نویسندگان نوشتند: «در حالی که دانشمندان باتجربه و بسیاری از روزنامهنگاران احتمالاً میدانند که این مقالات را بهعنوان قطعات بالقوه مفید در پازلی بسیار بزرگتر میبینند، جمعیت عمومی ممکن است تجربه یا دانش تخصصی برای تفسیر انتقادی گزارشهای فردی در یک زمینه وسیعتر را نداشته باشند».
اما آنها اذعان میکنند که این مشکلی نیست که فقط روزنامهنگاران آن را تداوم میبخشند، زیرا مقالات تحقیقاتی خود شامل تبلیغات هم هستند، همانطور که قبلاً در اینجا گزارش دادهام.
با این حال، اگر میخواهیم گزارشهای ما در مورد تحقیقات معتبر و معنادار باشد، باید کیفیت بالایی داشته باشد. در اینجا چند نکته کلیدی از نتایج آورده شده است:
- مردان به عنوان نویسندگان ارشد مطالعات و به ویژه به عنوان کارشناسان خارجی بیش از حد نشان داده شدند. مهم است که پژوهشهای مؤلف زنان و کارشناسان مستقل زن بیشتری را شامل شود.
- تعداد کمی از مقالات به محدودیت های مطالعات یا منبع بودجه یا تضاد منافع اشاره کردند، که همه آنها باید به طور برجسته در گزارش های خبری درباره یک مطالعه گنجانده شوند.
- بیشتر پوششها مربوط به مطالعات منفرد – کارآزماییهای بالینی یا تحقیقات مشاهدهای – بود تا متاآنالیزها یا مرورهای سیستماتیک، که پنجرهای گستردهتر و قابل اعتمادتر به شواهد در مورد یک موضوع ارائه میدهند.
- تقریباً نیمی از مطالعات پوشش داده شده توسط همتایان مورد بررسی قرار نگرفتند، که نگرانیهایی را در مورد قابلیت اطمینان آنها ایجاد میکند (اگرچه ممکن است این موضوع با نقل قولهای کارشناسان مستقل جبران شود).
- هنگام گزارش در مورد مطالعات منفرد، مطمئن شوید که زمینه کافی را برای کمک به خوانندگان برای درک یافته ها در نظر بگیرید، زیرا نتایج یک مطالعه به ندرت به تنهایی طولانی مدت باقی می ماند.
- نویسندگان مطالعه PLOS ONE نوشتند: «هم روزنامهنگاران و هم دانشمندان باید مراقب باشند که محدودیتها و احتیاطهای ایدههای بدیع در تحقیق را ذکر کنند و مراقب انتقال دقیق عدم قطعیت باشند».
مطالعه شامل چه چیزی بود
این تحقیق «توزیع انواع مطالعه، منابع تحقیقاتی، کیفیت گزارشدهی، سوگیری جنسیتی و سوگیری ملی در گزارشهای خبری آنلاین» را از مارس تا سپتامبر 2017 در نسخه بریتانیایی گاردین، نیویورک تایمز، سیدنی مورنینگ هرالد، تجزیه و تحلیل کرد. و شرکت پخش استرالیا. 80 مقاله مورد تجزیه و تحلیل همه در مورد یک مطالعه خاص بودند و مقالات سندیکایی را حذف کردند. مقالات تجزیه و تحلیل شده – 20 مقاله از هر رسانه – در این فایل اکسل هستند.
محققان تعیین کردند که آیا مطالعه تحت پوشش تحقیقات پایه (مطالعات حیوانی و سایر تحقیقات پیش بالینی)، تحقیقات بالینی (معمولاً کارآزماییهای تصادفیسازی شده کنترلشده)، تحقیقات اپیدمیولوژیک (عمدتاً مطالعات مشاهدهای)، یا یک متاآنالیز یا مرور سیستماتیک (عموماً قابل اعتمادترین) است. مطالعه بر روی هرم شواهد). سپس کیفیت گزارش خبری بر اساس اینکه آیا:
- منبع بررسی شده بود
- تضاد منافع و/یا منابع مالی شناسایی شد
- به نقل از کارشناسان مستقل
- داستان حاوی یک پیوند مستقیم به مطالعه بود
- داستان حاوی اطلاعات کافی در مورد مطالعه بود که خواننده می توانست منبع را به تنهایی پیدا کند
- داستان به محدودیت های مطالعه اشاره کرد
- داستان شامل زمینه تحقیقاتی گسترده تری بود
- داستان خطرات یا منافع مطلق را کمیت می کند
- تیتر گمراه کننده بود
- عنوان و متن داستان به طور دقیق هدف، نتایج و پیامدهای اصلی مطالعه را منعکس می کرد
- هم تیتر و هم داستان از تعمیم بیش از حد یافتهها اجتناب میکردند (مانند تلویحاً نتایجی که برای گروه وسیعتری از افراد – یا اصلاً افراد اگر مطالعه حیوانی بود – نسبت به آنچه مطالعه مجاز بود) اعمال میشد.
محققان همچنین به جنسیت نویسنده اصلی (اول نفر نامگذاری شده در فهرست نویسنده)، نویسنده ارشد (آخرین نفر نامبرده)، و کارشناسان نقلقول شده در داستانها بر اساس ضمایر استفاده شده در مقاله نگاه کردند. آنها از وابستگی تحصیلی اولیه نویسنده متناظر برای تعیین کشوری که تحقیق از آن سرچشمه گرفته است استفاده کردند.
چیزی که پیدا کردند
نزدیک به 93 درصد از مقالات بر اساس مطالعات تحقیقات اولیه بودند. مطالعات ثانویه تحت پوشش چهار مرور سیستماتیک، دو متاآنالیز و یک مطالعه طبقهبندی شده به عنوان «سایر» بود. گزارش در مورد یک مطالعه اولیه تنها نیاز به گنجاندن زمینه در گزارش را افزایش می دهد زیرا نتایج مطالعه فردی ممکن است پس از انجام تحقیقات اضافی پایدار نمانند. بیش از یک سوم مطالعات مشاهدهای بودند که کمترین اعتبار را در بین انواع مطالعه داشتند. مطالعات تحقیقاتی بالینی حدود 29 درصد از مطالعات را تشکیل می دادند و تقریباً 24 درصد مقالات تحقیقاتی پایه بودند.
نیویورک تایمز بالاترین امتیاز را از نظر کیفیت، دو منبع خبری استرالیایی کمترین امتیاز را کسب کردند و گاردین در وسط قرار گرفت. رایج ترین موارد حذف محدودیت های مطالعات – به ویژه در مقالات تحقیقاتی پایه – و منابع مالی و تضاد منافع بود که هیچ یک از مقالات مربوط به تحقیقات بالینی شامل آنها نمی شد. تقریباً نیمی از کارآزماییهای بالینی پوشش داده شده و بیش از نیمی از مطالعات مشاهدهای تحت بررسی، مورد بازبینی همتایان قرار نگرفتند.
گاردین بیشترین تنوع را از نظر محل انجام مطالعات داشت – تنها نیمی از مطالعات پوشش داده شده از بریتانیا انجام شده است – در حالی که تقریباً سه چهارم مطالعاتی که نیویورک تایمز و منابع استرالیایی پوشش داده اند به ترتیب از ایالات متحده و استرالیا انجام شده است. .
نویسندگان نوشتند، همانطور که مطالعات دیگر نشان دادهاند، توزیع جنسیتی به شدت مورد علاقه مردان است، که «ممکن است پوشش باکیفیت تحقیقات را با محدود کردن تنوع نظرات به خطر بیاندازد، کلیشهها را تقویت میکند و دید عمومی و شناخت را نسبت به دانشمندان مرد منحرف میکند». به طور کلی، 60٪ از مطالعات تحت پوشش دارای نویسندگان ارشد مرد بودند و 68٪ از کارشناسان نقل قول مرد بودند.
در حالی که از هر پنج گزارش خبری یک مورد بر روی سرطان خاصی متمرکز نبود، سرطان هایی که اغلب تحت پوشش قرار می گیرند سرطان سینه، ملانوما، ریه و خون بودند. کمترین پوشش، سرطانهای غیرمعمولتر مانند معده، بیضه، مغز و پانکراس بودند.
نویسندگان خاطرنشان کردند که سرطان پروستات و کولورکتال کمتر نشان داده شده است در حالی که “سرطان دهانه رحم بیشتر از حد انتظار نسبت به بروز گزارش شده است.” با این حال، نگاهی اجمالی به مقالات تحلیلشده نشان میدهد که همه داستانهای «سرطان دهانه رحم» به جز یکی درباره واکسن HPV است که در هر چهار کشور ارائهشده توسط این مطالعه توصیه میشود. بنابراین، از سوی نویسندگان کمی گمراه کننده است که نشان دهند سرطان دهانه رحم در پوشش بیش از حد نشان داده شده است، به خصوص زمانی که فرمول جدیدی از واکسن HPV در طول دوره زمانی که آنها مطالعه کردند منتشر شد. یک مقاله غیر واکسنی درباره این بود که کدام روش غربالگری سرطان دهانه رحم مؤثرتر است – که مسلماً برای اکثر خوانندگان مرتبط تر از بسیاری از مقالات دیگر است که غربالگری سرطان دهانه رحم را برای همه زنان توصیه می کنند.
این مطالعه محدودیت های دیگری نیز داشت. این تنها یک دوره شش ماهه را پوشش می دهد، و پوشش تحقیقات سرطان ممکن است در طول کنفرانس های سرطان به اوج خود برسد. این تحلیل تنها 20 داستان را از هر رسانه و تنها از چهار رسانه پوشش داد. اگرچه نویسندگان استدلال میکنند که رسانههایی که انتخاب کردهاند «احتمالاً نشانهای معقول از روندهای گستردهتر ارائه میدهند»، واقعیت این است که این یافتهها به ما اطلاعاتی در مورد اینکه روزنامهنگاران تا چه اندازه تحقیقات در سایر رسانهها را پوشش میدهند، به ما نمیگویند. با این حال، شکاف هایی که آنها شناسایی کردند یادآور خوبی است از آنچه باید در داستان های مربوط به مطالعات پزشکی گنجانده شود.